Skip links

خرچنگ‌های بلوری

خرچنگ‌های بلوری

تومان۸۹,۰۰۰

دسته‌بندی: Tag:

توضیحات

على هنوز سرحال بود و درباره زندگی کردن در حال دروغ پنداشتن گذشته ناباوری به آینده صحبت میکرد آرام نمیگرفت شعرهای بلندی از شاعران معاصر و گذشته نام آشنا و گمنام میخواند و زیر نور شمع به میهمانهای متعددی که از راه می رسیدند خوشامد میگفت دور و برمان شلوغ بود علی دوستان بسیاری پیدا می کرد که بلافاصله وارد زندگیمان میشدند و می ماندند… حافظه قوی اش به او امکان میداد که ساعتها پی در پی شعر بخواند و داستان بگوید. لحظه ای آرام نداشت و اگر بهانه ای برای آرام گرفتن نمی یافت بلافاصله سوار اتومبیل و روانه سفر میشد به دوستانش – هر که دم دست تر بود پیشنهاد همراهی میداد شمال یا جنوب برایش فرق زیادی نداشت فقط دورترین نقطه را انتخاب میکرد از آستارا تا یزد شیراز و یا بوشهر….. در مسیر راه هر تلمبه چاه عمیق را میدید لخت میشد و در حوضچه های کوچک زیر تلمبه آب تنی می کرد؛ دائم فریاد شادی می کشید و هر کسی را که از کنارش میگذشت در گیر گفت و گوهای بی وقفه و سرخوشانه خود می کرد. میخندید و میخنداند در سایه هر دیوار کاهگلی روی خاک می نشست. دفترچه ای را – که همیشه با خود داشت – باز میکرد و شروع به نوشتن میکرد. فصل هر میوه ای را میشناخت و به دنبال آن ساعتها وقت صرف میکرد؛ در جالیزهای خربزه و هندوانه با چاقوی تیزی در دست به دنبال بهترین و رسیده ترین هندوانه می گشت و تا
نمی یافت آرام نمی گرفت. این همه نیرو را از کجا آورده بود؟ نمی دانم.

این وب‌سایت از کوکی‌ها برای بهبود تجربه وب شما استفاده می‌کند
کاوش
بکشید